Saturday, May 31, 2008

شنبه 11 خرداد 1387

تازه اومدم خونه، دفاع کردم، خوب بود، الان خوشحالم در واقع
اینطوری فکر کنم بتونم تا اوایل پاییز دفاع نهایی کنم، اگه بذارن
یه چیز ی جالب که داره اینه که من هی می خوام اینو طول بدم که تابستون نمونه گیری کنم ولی انگاری خود به خود داره زود زود میشه همه چی
امشب هم می خوام تماس بگیرم با استاد مشاور در مورد قیمت این کیت های آزمایشگاه باهاش صحبت کنم
از فردا برم دانشگاه بشینم سر نوشتن پایان نامه،فصل اول و دوم
امشب هم مهمون دارم،پدر قرار ِ که بیاد تهران،یک شب فقط اینجا میمونه و جلسه داره انگاری
ولی مهمترینش اینه که چمبه قراره بیاد تهران دوشنبه و این تعطیلات واینجا باشه
حالا هم می خوام واسه باباهه قرمه سبزی مورد علاقشو بپزم

0 comments: