Thursday, April 2, 2009

چهار شنبه 12 فروردین سال 1388

یه چند وقتی هست که دارم این سریال رو می بینم، خیلی دوستش دارم
نمی دونم والا، یه سری کارا هست که آدم موقع غم و شادی انجام می ده کلا حال می کنه، حالا من هم همین، ناراحت می شم این و می بینم، خوشحال می شم این و می بینم، یه مرضی گرفتم
ولی خیلی حال می ده
.

5 comments:

Solmaz said...

EEEE, man ham! Ashegh Barney ham shodam :D, che bahal ke ye adami peyda kardam ke ino mibine:D

اردی خان said...

درود تقویم خودم
نوروزت پیروز و شاد باشی. چمبه را هم درود برسون و شاد باش بگو. همینی که هست. کار داشتم نتونستم زودتر شادباش بگم. ناراحتی برم سال دیگه بر گردم؟ اینقدر هم قر قر نکن :--))
راستی هنوز هم لنگ ویزا هستی؟

m.m.m said...

تو قلمت عالیه.وصف کردن وقایعت خوبه.بعید می دونم تو روزنمه ای هفته نامه ای خلاصه نشریه ای مشغول نوشتن نباشی که اگه تینطوره داری یه منبع بزرگ رو هرز میدی.گذشته از وقایع نگاریت،از نوع نثرت لذت می برم.

mmm said...

جرا دیگه پست نمبذاری؟

Farhood said...

Alo alo... kasi khooneh nist injaa??? :)