Tuesday, December 23, 2008

چند شنبه بود امروز؟

خب من کور خوندم که فکر کردم دفاع کردم فارغ شدم، نه اونطورا نبود، الان مثل اسب نشستم دارم ....می کنم، خب چی می گن به این کاری که مثلا یه لغتی رو تو متن داری بعد باید بیای زیر صفحه توضیح بدی؟
حالا مثلا پانویس
همینجوری دارم پانویس می کنم
یه چیز خوشگل هم امروز فهمیدم، اینکه باز باید برم تهران تو این هوای قشنگ چهار پنج روز بمونم، کلی نقشه ریخته بودم که یه روزه برم برگردم
کاش این کارا رو قبلا کرده بودم
درس عبرتی شود براین دیگران که وقتی یه کلمه رو تو متن می نویسن همون موقع پانویس کنن، نه اینکه آخر بشینن صد صفحه رو از تو 40 تا مقاله لغتاش و پیدا کنن، یکم همچین سخته
البته این یکی از کارای قبل از صحافیه که مونده، فقط یکی اش
.
این فیلمسازا واقعا چی فکر کردن، چرا خب یه غذایی رو الکی درست می کنن تو فیلماشون ؟ بعد که ما میایم درست کنیم می بینیم چه مزخرفیه، حتی نمی شه لب زد، چرا خب؟
.

0 comments: