Tuesday, July 8, 2008

بعد تر

دیروز سر کلاس زبان این استاد ه حال منو گرفت، میگه من خوشم نمیاد که شاگرد ها سر کلاس مسائل رو سیاسی کنن، منم بهش گفتم که من نمی تونم، یا باید به ک.ون مذهب بچسبونم یا سیاست
آخه من نمی دونم چطور میشه در مورد این تاپیک حرف زد و موضوع و سیاسی نکرد
آیا کار کردن کودکان باید ممنوع شود ؟
واقعا کی می تونه در مورد این موضوع حرف بزنه و به سیاست نرسه، یا مذهب حتی
من نمی تونم
بعد هم دیگه تاپیک های اینطوری رو نمی ذاره من حرف بزنم، موقع حرف راجع به"روشهای مختلف یادگیری زبان"یا مثلا"تفاوت شهر های کوچیک و بزرگ"به من میگه حرف بزن
منم گفتم هیچ نظری ندارم
یعنی چی، اعصاب من و دیروز خورد کرده
بعدش هم هی میگه تند حرف میزنی، خب من چه کار کنم، بهش میگم که بابا من نمی تونم آروم حرف بزنم، شما مشکلت چیه ؟ نمی فهمی مگه من چی میگم؟
موقع حرف زدن من که میشه، شروع میکنه به قیافه عصبی گرفتن و هی دستش و بالا پائین می کنه که آروم آروم، خب منم تمرکزم میره دیگه
.
کلا همین
.

1 comments:

اردی خان said...

کلا من از این معلم تخمی های زبان یا دانشگاه که ادای خیلی فهمیده ها رو در میارن بدم میاد. اینها فقط خود فروخته اند و از سایه خودشون هم می ترسن. که مبادا از کار بیکار بشن. کار خوبی میکنی. بزن دهنش رو سرویس کن بگو اردی خان (اردلان) که کافر هم هست گفته آفرین. اگه زیاد زر زد بهش بگو

can you eat this? :D :)) :))