Sunday, July 6, 2008

یکشنبه 16 تیر ماه سال 1387

تلفن کردم به استاد راهنماهه بهش می گم که خب من رفتم دانشگاه و فرم معرفی نامه واسه بیمارستان و گرفتم، تو این مدت که تهرانم تا آخر هفته دیگه تقریبا، کار خاص دیگه ای نباید انجام بدم؟
میگه نه کار خاصی نمونده، تنها کاری که باید بکنی اینه که فصل اول و دوم پایان نامتو تحویل من بدی
.
تنها کاری که مونده؟؟؟
تنها؟؟؟
همین؟؟؟ آخی ی ی ی
تو دلم بهش گفتم این که چیزی نیست عزیزم که غصه بخوری واسش، همین الان واست ایمیل می کنم
.
حالا موندم چه کاری بکنم به سرم، تو این سه هفته گذشته که هیچ کاری روش انجام ندادم، حالا باید تو دو هفته بشینم تمومش کنم
هی به خودم میگم، اشکال نداره، عوضش واسه خودت خوبه، واسه بعدنات
.

1 comments:

الیزه said...

عزیزم، هیـــــــچ نگران نباش! من به عنوان یه دیقه نودی ماهر و قدیمی و کارکشته بهت اطمینان می دم شدنیه و من خودم کار یه ماهه رو توی یه شب انجام دادم حتا !! فقط یه سری نواحی بدنت دچار آسیب دیدگی می شه که اشکالی نداره اونم ترمیم پذیریش بالاس!