Wednesday, June 4, 2008

چهارشنبه 15 خرداد 1387

این چند روزه از استاد راهنماهه خبری نشد،احتمالا رفته مسافرت،بهتر
البته من دارم رو طرح تحقیقاتیه کار می کنم
دروغ گفتم، قراره کار کنم
نه حتی قرار هم نیست، فقط ته دلم می خوام کار کنم روش، حالا تا قرار بذارم و بشینم سرش،اووو
چمبه هم اینجاست اصلا وقتی اون اینجاست من تمرکزم روبعضی چیزا بیشتره،با اینکه اصلا دوست ندارم باهاش فیلم ببینم ولی وقتی یه فیلمی و که من 2 بار دیدم با اون می بینم،چیزای جدید اتفاق میفته تو فیلمه
ولی این تجربه باعث نمیشه که من نظرم در مورد فیلم دیدن با دیگران عوض بشه
کماکان دارم رو لیسنینگ انگلیسی کار می کنم،قبلا از 40 تا سئوال می زدم 25، دفعۀ آخری شد 32، حالا یا سئوالاش آسون بود یا من پیشرفت کردم
تا ببینم دفعه های بعدی چطور میشه
آها راستی رفتم یه کلاس بحث آزاد زبان ثبت نام کردم،2 روز در هفته، از یکشنبه هم شروع میشه، البته 12 جلسه هست که 6 تاش رفته، یعنی من فقط 6 جلسه میرم
وای،این فکر که من باید تا آخر تیر برم شمال واسه نمونه گیری منو می کشه تا اون موقع
مرداد+شمال= زندگی کردن تو قابلمه پلو که در حال دم کشیدنه

0 comments: