Wednesday, July 30, 2008

ظهر

مامان بزرگه رفته بود حموم، یهو دیدم از داخل حموم یه صدایی اومد شبیه "ایح"، بلند گفتم چی شد؟
بعد داداشه گفت، نگران نباش، این صدای "تعادل" ِ ، حالا کم کم آشنا میشی
.
منظورش این بود که مامان بزرگه وقتی فکر می کنه که داره میفته این صدا رو در میاره
.

0 comments: