Thursday, July 10, 2008

پنج شنبه 20 تیر ماه سال 1387

من نمی دونم چطوریه که هر اتفاق ناگواری که رو بدن من میفته جاش می مونه صد سال، 2 سالم بوده پام سوخته هنوز جاش هست
اونوقت این چمبه پارسال آبله مرغان گرفت، 2 ماه بعد اگه میدیدیش انگاری همه جاش و همین الان خریده
همه چیش نو اِ نو مونده
خوش به حالش
حالا من الانه رو چونم جوش میزنه هااا، یکی میزنه یه سال طول میکشه فقط کمرنگ شه
شبیه کفش دوز شده چونه ام
)):
.

3 comments:

اردی خان said...

خوبی ؟ بهتر شدی.....؟؟؟؟
نیشششششششششششش
هاهاهاهاها... اومدم که کامنت نزارم !!! استکبار

NEWsħĀ said...

ما جواب ایمیل هایتان را در آف گذاشته ایم
آیا شما می بینید ؟
تازه در گودر هم با شما سخن میگوییم
نمیدانم ، دیده اید یا که خیر ؟
این جا هم کامنت میدهیم بگوییم
به یادت هستیم دختر جان
جولی جان جان
دو نقطه گاز

masgh said...

مقسر اصلی خداوند متعال است ولا غیر مفهوم عدالت رو باید از همین درک کرد