Tuesday, June 17, 2008

سه شنبه 28 خرداد 1387

دخیل بستم خودمو به این کلاسای انگلیسی
روزهای زوج ده تا یک، زورهای فرد صبح هشت تا یازده و بعد از ظهر شش تا هشت
ولی با این همه فکر نکنم که بشه رفت امتحان آیلتس داد، ثبت نام خیلی سخته
پایان نامه رو هم انگاری بی خیالش شدم، از قبل هم که استاد راهنماهه رو تهدید کردم که تا ده تیر تهران می مونم بیچاره اصلا تماس هم نمیگیره، خبر نداره که من تا آخر تیر اینجا هستم
دلم تنگ شده یه ذره واسه خونه، نه خیلی زیاد، من از اون شهر بدم میاد خیلی، وقتی قراره برم افسردگیم شروع میشه تا برگردم
فقط دلم واسه بعضی از آدم هاش تنگ میشه
اول از همه چمبه، یعنی اگه اون اینجا بود که من اون شهر و تا آخر عمرم میذاشتم کنار
بعدشم مامان و داداشه و باباهه
خیلی کمترهم فامیلا
خب فامیلا رو دوست ندارم، آزار دهنده اَن
مامانه امروز تلفن زده میگه کی میای؟میگه این کتابات و موقع اسباب کشی گذاشتم تو جعبه، روی هر جعبه هم نوشتم که توش چه کتابهاییه، خیلی زیاد شدن، بیا تکلیفشونو معلوم کن، اگه نمی خوای که بده به کسی
کفرم و در آورده بود، بهش میگم تکلیفش معلومه، تا من هستم که اونا هم تو خونه هستن، وقتی هم که برم اگه شما واسه وسایل من جا نداشته باشین من امانت میدم به کسی، شاید یه روزی بتونم با خودم ببرمشون
یعنی دلشون واسه من تنگ نمی شه اصلا؟فقط کار دارن زنگ می زنن
این داداشه هم که هیچی، فعلا چسبیده به بهائیت خنگول
بره بابا، منم بهش زنگ نمی زنم، من که انرژی ندارم بار حفظ همه رابطه ها رو بکشم روی دوشم، وقتی اونا انرژی ندن رابطه میمیره کم کم

3 comments:

Anonymous said...

salam
va3 falshist comment dade boodin, az oonja ba weblogetoon ashna shodam, nemidoonam chera vali taghriban tamame postaie hamin safe ke load shodo khoondam, fek mikonam chize digei lazem nis begam,rasti man ba in safeie comment dadan balad nistam kar konam be khatere hamin anonyous zadam.
Ali

gameron said...

درود
اول از همه یه اسم بده به من، من چی باید صدات کنم؟
سکینه؟ صدیقه؟ فاطمه؟ کوکب؟

مثل این که امروز اصلا حالت خوب نیست، خدا بد نده
به هر حال آدمیه دیگه و بعضی وقت ها دل تنگ میشه البته بعضی موقع ها هم اصلا حوصله ی هیچکی رو نداره حتی خانواده رو
با نظرت در رابطه با فامیل کمی موافقم بیشتر از اون که به درد بخور باشن سوهان روحن

MAS said...

سلام در مورد فامیل باهات مواوقم . این واقعیت هم باید بپذیریم که خانواده بعد از یه سنینی برای آدم ارزش قاعل نمیشن حال چه برسه به کتابای آدم ممن خیلیوقته کتابامو امانت دادم و تو ذهنم ازشون نگهداری میکن البته اگه باشه پی دی اف هم دانلود میکنم که جا نخواهد در کل دست رو دلم نذار که خونه ( در مورد کتابا) . راستی به برادرتون هم بگید از مذهب چیزی در نمیاد چه مسلمون چه بهایی . ببخشید فضولی کردیم .خوشحال از اشنایی تون