Friday, June 13, 2008

جمعه 24 خرداد 1387

خونه رو بالاخره تمیز کردم، یعنی داشت کم کم قابلیت زندگی توش و از دست میداد
لباس شستن با دست واقعا مکافات بزرگیه، یعنی من که موقع اسباب کشی به تهران به مامانه گفتم"مگه من چقدر لباس دارم آخه؟ماشین لباس شویی می خوام چی کار؟" واقعا به غلط کردن افتادم
یکی از همکلاسی هام 12 تا خواهر برادرن، 9 تا پسر و 3 تا دختر، من گاهی میشینم راجع به مامان ِ این فکر می کنم، یعنی این در طول زندگیش کلا یا داشته می داده، یا حامله بوده، یا بچه شیر می داده،البته گاهی هر سه باهم ، دو تاش باهم، توانمندیه دیگه بهر حال
حالا زندگی ج نسی این آدم بماند که واسه خودش داستانیه،در مورد لباس شستن، یعنی این فقط اگه می خواسته مثلا 40 سال پیش لباس بشوره با دست، تصورش هم وحشتناکه، در یه روز شایدی باید 20 تا دونه جوراب می شسته،10 تا شورت مثلا
یعنی خوشحال بوده؟
تصور زندگی روزمره این آدم کلا از توان من خارجه

0 comments: